حال این روز های ما 4
آرتین ناز مامان سلــــــــــــــــــام.پسر کوچولوی من داری روز به روز بزرگتر وشیرین تر و شیطون ترو البته خوردنی تر میشی عزیز دلــــــم.
این روزا کار تو شده سیـــــــــنه خیز رفتن و سرک کشیدن به همه جا و کار من هم شده دویدن دنبال شما و روبه راه کردن خرابکاریات....
اصلا بزار عکساشو بزارم تا خودت ببینی
بالشت گداشتیم جلو میز تلوزیون که نتونی فضولی کنی ولی فایده ای نداره!!
ببین چی کار می کنی...
وقتی صدات کردم آرتیــــــــــــــــن,این شکلی شدی!
این جا هم نمی دونم چجوری شیشه عطرمو برداشتی
با این اوصاف به نظرت دیگه وقتی می مونه برام آیا؟؟؟؟
از کارای جدیدت هم بخوام بگم هیچ کاری نمی کنی اصلا دست دستی و بای بای رو هر کار میکنم یاد نمی گیری همش در حال بازی کردن و این ور اون ور رفتنی آرتین خان!!! از من یا لبه مبل می گیری که بلند شی و بعضی وقتام موفق میشی... عاشق بابات و دایی شروین و پدر جونتی...کلا با مردا میونه خوبی داری...ودیگه اینکه الان بابات هر کار میکنه نمی تونه بخوابوندت و تا کار به جاهای باریک نکشیده باید برم کمکتووووووووووووون
راستی یادم رفت بگم:
مــــــــــن عاشـــــــــــقــــــــــــــــــــــتم پســـــــــــرکـــــــــــــــــم