عاشقتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آرتین یعنی من عاشقتم پســــــــــــــــــــر الان ساعت نزدیکه 12 شبه و تو ایــــــــــنقدر دلبری کردی که آخرش نتونستم خودمو کنترل کنم و اشکام جاری شد... یک ساعتی میشه که داری با خودت بازی می کنی.با توپت کل خونه رو دور زدی.تا نگات می کنم یه جور بامزه ای می خندی.لیوانو میگیری جلو دهنت بعد توش داد می زنی می خندی.آخخخخخخخخخخخخخ که می خوام قورتت بدم الانم داری میری سمت میز قصد داشتم برا 8 ماهگیت یه پست مفصل از کارات بزارم ولی امشب خیلی عسل شدی و من هم اومدم برات بنویسم تا بعدها هر وقت این مطلبو خوندم یاد امشب بیفتم خدایا هــــــــــزار بار شکرت.خدایا خودت مواظب این پسر کوچولوی من باش.خدا جونم ممنون که هستی و ممنون که ...
نویسنده :
مامان شیوا
0:02