آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

کوچولوی زمستونیه من

سونو سه بعدی و...

سلام یکی یکدونم,عزیز دردونم! کوچولوی قشنگم خدارو شکر سختی هارو باهم پشت سر گذاشتیم و دکتر بهمون اطمینان داد که سالمی و مشکلی نیست عزیزم. روز 25 مرداد بود که من و بابیی رفتیم سونو سه بعدی تا میوه زندگیمونو ببینیم.خانوم دکتر با مهربونی و صبوری همه جای اون بدن کوچیکتو نشونم داد و من رو غرق لذت و شادی کرد تو هم حسابی شیطونی میکردی و اصلا یک جا بند نبودی قربونت برم.همش می چرخیدی و وول میخوردی ولی تا خانوم دکتر گفت :نی نی جان دستا تو باز کن! بازشون کردی .خانوم دکترم گفت نی نیت خیلی شیطونه ولی به حرف بزرگترش گوش میده. راستی دلبرکم ما اون روز یه چیز خیلی مهم رو هم فهمیدیم.این که شما یک < گل پسری > پسرم.پسر عزیزم از...
19 شهريور 1391

خدایا...کمک...

عزیزدلم یه مشکلی برامون پیش اومده .دارم از غصه دق میکنم فردا قراره برم پیش دکترم.مامانی با اون قلب کوچیکت دعا کن زود خوب بشم ومشکلی برا تو پیش نیاد گلم ...
10 مرداد 1391

دلتنگتم

سلام گل خوشگلم .امشب بعد از یک روز پر کار و یک شب شلوغ به خاطر وجود مهمونا(پدر جون و عمو محسن اینا و عمو مهدی) دارم برای تو عزیز دلم که الان داری تو شکمم ورجه و وورجه میکنی ,مینویسم.  بهترینم ,نمیدونی چقدر دلم می خواد این چند ماه هم زودتر سپری بشن و من بتونم تو رو در آغوشم بگیرم . حتی از تصورش هم دلم ضعف میره و چشام پر از اشک شوق میشه. دلبرکم کتی جون برات کلی لباس و وسایل خوشگل از مکه آورده.می گفت بعضی از لباساتو دور خونه خدا طواف داده.نمی دونی چقدر خوشحالم که اولین لباسی که تنت میکنم متبرک شده به خونه خدا.دست کتی جونم درد نکنه انشالله خدا به خودش و خانوادش سلامتی بده. کوچولوی نازم حسابی مواظب خودت باش که...
8 مرداد 1391

شیطنت های شیرین

سلام عزیزترینم از دیشب حسابی داری دلبری میکنی و تو دل مامانی وول میخوری .البته بک هفته ای میشه که تکوناتو حس میکنم ولی از دیشب قویتر و بیشتر شده عاشق شیطنتهاتم عسلم ...
5 مرداد 1391